هنر تقسیم کردن فضای کوچک در خوابگاه دانشجویی
سمیه حیدریان
۱۴۰۴/۹/۱۱
تعداد بازدید: 36
دستهبندی:
دانشجوها چطور اتاق را بین خودشان نقشهکشی میکنند؟
تقسیم فضا در خوابگاه دانشجویی تهران، مهارتی است که بهطور مستقیم بر سلامت روان، عملکرد تحصیلی و کیفیت زندگی شهری تأثیر میگذارد. این مهارت نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای زنده ماندن در فشار کمبود فضا، تفاوتهای فرهنگی، و استرس دانشجویی است. درک این پدیده، کلید فهم رفتار نسل جوان در مواجهه با محدودیتهای شهر است.
مقدمه
ساعت یازده شب. یک نفر پشت میز درس میخواند، دیگری روی تخت دراز کشیده. کفشها همیشه زیر همان تخت هستند. لیوان آب روی همان طرف پنجره. شارژر گوشی از همان پریز میآید. هیچکس چیزی نگفته، اما همه چیز سر جایش است. مرزها آنقدر طبیعی شدهاند که دیگر حس نمیشوند.
چرا تقسیم فضا در خوابگاه پسرانه در تهرانبا خوابگاه دخترانه متفاوت است؟
رفتار مرزبندی در فضاهای مشترک، جنسیتمحور نیست؛ اما نحوه اجرای آن تفاوت دارد. دانشجویان ساکن در خوابگاه دخترانه در تهران معمولاً از ابزارهای بصری برای تعریف حریم استفاده میکنند: پارچههای رنگی، استیکرهای دیواری، گلدانهای کوچک، و حتی نوع چیدمان لباسها. این رویکرد بیشتر به ایجاد فضای «احساسی امن» گرایش دارد تا صرفاً تفکیک فیزیکی.
در سوی دیگر، خوابگاه پسرانه در تهران شاهد رویکردی عملیتر است. تقسیمبندی براساس «کارکرد» صورت میگیرد: این طرف میز برای لپتاپ، این گوشه برای کفشها، این قفسه برای کتابها. مرزها کمتر دیده میشوند اما محکمتر حفظ میشوند. شکستن این مرزها نیز واکنش سریعتر و مستقیمتری دارد.
این تفاوت نه از جنسیت، بلکه از شیوه اجتماعیشدن ناشی میشود. دختران یاد گرفتهاند که فضا را با «تزئین» مدیریت کنند، پسران با «ادعای فیزیکی». اما هر دو گروه، در نهایت، همان هدف را دنبال میکنند: داشتن یک نقطه کنترل در میان آشفتگی.

پانسیونهای تهران؛ آزمایشگاه واقعی تقسیم فضا
زندگی در پانسیون دخترانه در تهران تجربهای متفاوت از خوابگاههای رسمی است. اینجا قوانین نانوشته حاکمتر از قوانین مکتوب هستند. نه مدیری هست که ساعت خاموشی چراغ را تعیین کند، نه سرپرستی که بگوید کدام قسمت برای چه کسی است. دانشجویان خودشان باید معماری فضا را بسازند.
در پانسیون پسرانه در تهران نیز همین وضعیت برقرار است، اما با شدت بیشتر. اتاقها معمولاً کوچکتر، تختها نزدیکتر، و امکانات محدودتر هستند. این محدودیت باعث میشود تقسیم فضا از یک مهارت اجتماعی، به یک مهارت بقا تبدیل شود. کسی که نمیتواند حریم خود را حفظ کند یا به حریم دیگران احترام بگذارد، سریع از چرخهزندگی جمعی حذف میشود.
نکته مهم این است که در پانسیون پسرانه، تقسیم فضا نه تنها فیزیکی بلکه زمانی نیز می باشد. «ساعت مطالعه»، «ساعت خواب» و ... همگی بهصورت ضمنی تعریف میشوند و نقض آنها به معنی نقض قرارداد اجتماعی است.

اقامتگاههای دانشجویی؛ نسل جدید تقسیم فضا
اقامتگاه دخترانه در تهران معمولاً فضایی است بین خوابگاه رسمی و پانسیون سنتی. اینجا امکانات بهتر، اتاقهای کوچکتر، و قوانین انعطافپذیرتری وجود دارد. دانشجویان در این فضاها معمولاً از تکنیکهای پیشرفتهتری برای تقسیم فضا استفاده میکنند: قفسههای ماژولار، آینههای دیواری برای ایجاد توهم عمق و حتی استفاده از رنگهای مختلف برای تفکیک بصری.
در اقامتگاه پسرانه در تهران نیز تکنولوژی نقش پررنگتری بازی میکند. دانشجویان از چندراهی برق برای تعریف «مرکز قدرت» استفاده میکنند، از هدفون برای ایجاد حریم صوتی، و از چراغهای مطالعه شخصی برای تفکیک زمان کار و استراحت.
این تغییرات نشاندهنده تکامل رفتار دانشجویی است. نسل جدید دیگر به ابزارهای سنتی بسنده نمیکند؛ آنها فضا را با تکنولوژی مدیریت میکنند.

روانشناسی مرز؛ چرا انسان در فضای کوچک به قلمرو نیاز دارد؟
از منظر روانشناختی، داشتن حریم شخصی یک نیاز بنیادین انسانی است. در فضای محدود، این نیاز شدت مییابد. مغز انسان برای بقا نیاز دارد که بداند «کجا امن است». وقتی این حس امنیت وجود نداشته باشد، سطح کورتیزول افزایش مییابد، کیفیت خواب پایین میآید، و عملکرد شناختی کاهش مییابد.
دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشجویی، این تجربه را هر روز زندگی میکنند. آنها یاد میگیرند که «امنیت» لزوماً به معنای داشتن یک اتاق جداگانه نیست؛ بلکه به معنای داشتن یک «نقطه کنترل» در فضای مشترک است. این نقطه میتواند یک تخت، یک میز، یا حتی یک قفسهٔ کوچک باشد.
مهم این است که این نقطه «قابل پیشبینی» باشد. دانشجو باید بداند که وقتی به اتاق برمیگردد، این فضا همانطور که گذاشته، باقی مانده است. هر تغییر غیرمنتظره، حتی کوچک، میتواند باعث احساس تهدید شود.

خلاقیت ساختاری؛ وقتی محدودیت به نوآوری تبدیل میشود
یکی از جالبترین جنبههای زندگی در فضاهای کوچک، خلاقیت ساختاری دانشجویان است. آنها یاد میگیرند که از هر سانتیمتر فضا استفاده کنند: زیر تخت به انبار تبدیل میشود، پشت در به جاکفشی، دیوار به قفسه کتاب، و حتی سقف به جای آویزان کردن وسایل.
این رویکرد یک مهارت طراحی است. دانشجویانی که در این فضاها زندگی میکنند، در واقع دارند طراحی داخلی را بهصورت غریزی یاد میگیرند. آنها میفهمند که فضا سهبعدی است، نه دوبعدی؛ و میتوان از ارتفاع نیز استفاده کرد. برخی از دانشجویان حتی پا را فراتر میگذارند و ابزارهای شخصیسازیشده میسازند: قفسههای چوبی دستساز، جداکنندههای پارچهای، سیستمهای نوری قابلتنظیم، و حتی مکانیزمهایی برای تبدیل تخت به میز کار.
این نوآوریها نشان میدهند که محدودیت، مانع خلاقیت نیست؛ بلکه محرک آن است.

کدهای رفتاری؛ چگونه قوانین بدون گفتن شکل میگیرند؟
در هر اتاق مشترک در خوابگاه دخترانه در تهران، مجموعهای از «قوانین نانوشته» وجود دارد که بهصورت تدریجی شکل میگیرند. این قوانین از طریق تکرار رفتار، واکنش به رفتارهای دیگران، و ایجاد الگوهای پایدار تثبیت میشوند.
مثلاً وقتی یک نفر همیشه قبل از خواب کفشهایش را مرتب میکند، دیگران نیز بهتدریج همین کار را میکنند. وقتی کسی همیشه صدای موسیقی را پایین میگیرد، این رفتار به «هنجار» تبدیل میشود. وقتی فردی همیشه قبل از استفاده از وسایل مشترک اجازه میگیرد، این رفتار به «انتظار» تبدیل میشود.
این فرآیند شبیه به شکلگیری فرهنگ در جوامع کوچک است. تفاوت فقط در سرعت است. در یک اتاق مشترک، فرهنگ ظرف چند هفته شکل میگیرد؛ در یک شهر، چند دهه.
نکته جالب این است که هر اتاق، فرهنگ منحصربهفرد خودش را دارد. دو اتاق کاملاً مشابه، با دانشجویان مختلف، قوانین کاملاً متفاوتی خواهند داشت.

تهران؛ شهری که دانشجویانش را وادار به خلاقیت میکند
زندگی در تهران، یعنی زندگی با محدودیت. محدودیت فضا، محدودیت زمان، محدودیت بودجه، محدودیت آرامش. دانشجویانی که در این شهر زندگی میکنند، یاد میگیرند که محدودیت را بپذیرند و با آن کار کنند. اتاق مشترک در خوابگاه، نسخه کوچکشده این تجربه است. اینجا آنها یاد میگیرند که چگونه با افراد مختلف، در فضای محدود، با منابع کم، به تعادل برسند. اینجا آنها یاد میگیرند که حریم شخصی یک حق مطلق نیست؛ بلکه یک توافق اجتماعی است.
این مهارتها فراتر از دوران دانشجویی کاربرد دارند. کسی که یاد گرفته چگونه ۱۲ متر اتاق را با دو نفر تقسیم کند، میتواند در هر محیط کاری، هر خانواده مشترک، و هر فضای عمومی بهتر عمل کند.

کلام آخر؛ تقسیم فضا، مهارتی برای زندگی
تقسیم فضا در خوابگاه دانشجویی، مهارتی ساده نیست. این یک فرآیند پیچیدهروانشناختی، اجتماعی و خلاقانه است که شخصیت فرد را شکل میدهد. دانشجویانی که این مهارت را فرا میگیرند، در واقع برای زندگی در دنیای واقعی آماده میشوند؛ جایی که همیشه باید با دیگران فضا، زمان و منابع را تقسیم کرد. این تجربه نه یک مرحله گذرا، بلکه یک سرمایه ماندگار برای آینده زندگی شهری است.